حالت هوش مصنوعی گوگل (AI Mode) و نمای کلی هوش مصنوعی (AI Overview) دو استراتژی جداگانه نیستند، بلکه آستانه‌های مختلفی از یک سیستم واحد هستند که نحوه‌ی مدیریت دیده‌شدن برند و سنجش عملکرد در سطح سازمانی را دگرگون می‌کنند.

پرسش‌هایی که ذهن متخصصان سئو و مدیران بازاریابی را درگیر کرده‌اند عبارت‌اند از:
جستجو به کدام سمت در حال حرکت است؟
آیا ChatGPT تهدید است یا فرصت؟
آیا بهینه‌سازی برای مدل‌های زبانی بزرگ (LLMها) همانند بهینه‌سازی برای موتورهای جستجوست؟

در بخش دوم این مجموعه مصاحبه، تلاش می‌کنم بر اساس داده‌های تحقیقات داخلی‌مان به این پرسش‌ها پاسخ دهم تا مسیر روشنی برای هدایت در این تغییرات گسترده ارائه کنم. اگر بخش اول را هنوز نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنم ابتدا به آن مراجعه کنید.


آنچه در بخش دوم خواهید آموخت:

  • تحول صفحه نتایج سنتی موتور جستجو (SERP): چرا جستجوی سنتی در حال مرگ نیست، بلکه به‌طور بنیادین در حال تحول است، در چه زمینه‌هایی هنوز عملکرد عالی دارد، و چگونه بخشی از رویکرد یکپارچه‌ی گوگل به تکامل هوش مصنوعی است.
  • استراتژی حالت هوش مصنوعی گوگل: چگونه AI Mode و AI Overview به‌عنوان یک استراتژی واحد در آستانه‌های مختلف عمل می‌کنند، با این تفاوت که AI Mode ۲.۱ برابر بیشتر برندها را نمایش می‌دهد، در حالی که AI Overview بسیار گزینشی عمل می‌کند.
  • انقلاب عامل‌های هوش مصنوعی (Agentic AI): چرا اکنون ۳۳٪ از جستجوهای ارگانیک توسط عامل‌های هوش مصنوعی انجام می‌شود که به‌جای کاربران در وب می‌گردند و تعاملات لحظه‌ای ایجاد می‌کنند که نیازمند دسترسی فوری به محتواست.
  • تحول قیف جستجو: چگونه مسیر سفر مشتری از یک روند خطی به جهش‌های غیرقابل پیش‌بینی در مراحل قیف تبدیل شده، جایی که هوش مصنوعی تحقیق را انجام می‌دهد اما تبدیل (Conversion) هنوز از طریق کانال‌های ارگانیک سنتی صورت می‌گیرد.
  • چارچوب سه‌ستونی: چرا مدیران بازاریابی باید گزارش‌گیری برای تشخیص زودهنگام تغییرات هوش مصنوعی، اتوماسیون برای آمادگی بی‌وقفه، و توصیه‌های راهبردی برای تأثیرگذاری بر نحوه‌ی روایت برند توسط هوش مصنوعی را در دستور کار قرار دهند.

آیا جستجوی سنتی SERP آینده‌ای دارد یا در حال منسوخ شدن است؟

من فکر می‌کنم ما بیشتر شاهد یک تحول هستیم تا انقراض. جستجوی سنتی SERP آینده دارد، اما ظاهر آن کاملاً متفاوت خواهد بود.

طبق داده‌های داخلی ما، ۹۲٪ از تمام جستجوها هنوز در اینجا انجام می‌شوند. و وقتی صحبت از اقدامات مهم مانند دانلود، ثبت‌نام یا خرید می‌شود، ۹۵٪ از آن‌ها از گوگل آغاز می‌شوند. حجم جستجو کاهش نیافته—بلکه نسبت به سال گذشته ۱۰٪ رشد داشته است. با AI Mode، گوگل هوش مصنوعی را مستقیماً در تجربه‌ی کاربر ادغام کرده است.

نتیجه روشن است: هوش مصنوعی جایگزین SERP سنتی نشده، بلکه با آن هم‌راستا شده است.


جایی که جستجوی سنتی هنوز می‌درخشد

جستجوی سنتی در برخی زمینه‌ها همچنان عملکرد عالی دارد.
وقتی با پرسش‌های پیچیده یا جستجوهای شخصی مواجه هستید، SERPهای سنتی چیزی را ارائه می‌دهند که هوش مصنوعی نمی‌تواند: عمق، تشخیص، و دیدگاه‌های متنوع.
تجارت الکترونیک مثال خوبی است—هنگام خرید، هنوز ترجیح می‌دهم لیست‌های سنتی را ببینم تا منابع مختلف را مقایسه کنم، بررسی‌ها را بخوانم، و پیشنهادهای گوناگون را بررسی کنم.


SERPهای سنتی و رویکرد یکپارچه‌ی گوگل

گوگل این ادغام را هوشمندانه مدیریت می‌کند. آن‌ها SERPهای کلاسیک را حذف نکرده‌اند؛ بلکه آن‌ها را تقویت کرده‌اند.
مدل Gemini گوگل، AI Overviewهایی را تولید می‌کند که بالای لیست‌های سنتی ظاهر می‌شوند و خلاصه‌هایی جامع از منابع مختلف ارائه می‌دهند.
SERPهای کلاسیک داده‌های پایه را فراهم می‌کنند، و هوش مصنوعی آن‌ها را به شیوه‌ای جدید و کاربرمحور ارائه می‌دهد.

برای برندها و مدیران بازاریابی، این یک چالش جدید در بهینه‌سازی ایجاد می‌کند.
شما فقط نباید به سئوی سنتی فکر کنید؛ بلکه باید برای دیده‌شدن در خلاصه‌های هوش مصنوعی نیز بهینه‌سازی کنید.
اگر در یک خلاصه‌ی هوش مصنوعی ارجاع داده شوید، دیده‌شدن شما به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد.
این یک پارادوکس جالب است: تعداد لیست‌های سنتی کمتر می‌شود، اما منابع ارجاع‌شده برجسته‌تر می‌شوند.

ما اکنون شاهد قابلیت‌های مکالمه‌ای، جستجوی چندرسانه‌ای با تصویر و ویدیو، و پاسخ‌های مستقیم هستیم که فراتر از لینک‌های آبی ایستا هستند.
کاربران اکنون می‌توانند سوالات پی‌درپی بپرسند، با عکس جستجو کنند، یا وارد مکالمات طبیعی شوند—قابلیت‌هایی که با نتایج سنتی لینک‌محور ممکن نبودند.


وقتی جستجوی هوش مصنوعی با سئوی سنتی تلاقی می‌کند

هم‌پوشانی بین ارجاع‌های هوش مصنوعی و نتایج جستجوی سنتی از سال ۲۰۲۴ تاکنون ۲۲.۳٪ رشد داشته است.
اما این موضوع به‌شدت به صنعت شما بستگی دارد، و همین باعث می‌شود حوزه‌ی فعالیت‌تان عامل کلیدی در توسعه‌ی استراتژی باشد.

تفاوت‌ها قابل توجه‌اند:
در تجارت الکترونیک، تغییر بسیار اندک بوده (۰.۶٪)، در حالی که در آموزش، افزایش ۵۳.۲٪ داشته‌ایم.
در صنایع YMYL مانند سلامت، بیمه، و آموزش، هم‌پوشانی به ۶۸٪ تا ۷۵٪ می‌رسد.
وقتی اعتماد حیاتی است، گوگل تمایل دارد محتوایی را ترجیح دهد که در رتبه‌بندی سنتی عملکرد خوبی داشته باشد.

در تجارت الکترونیک، روند متفاوت است. هم‌پوشانی ثابت مانده و پوشش AI Overview حتی ۷.۶٪ کاهش یافته.
به‌نظر می‌رسد گوگل بین جستجوهای خرید و پاسخ‌های هوش مصنوعی فاصله ایجاد کرده تا جریان تراکنشی را حفظ کند.


اکوسیستم یکپارچه‌ی موتورهای جستجو و هوش مصنوعی

آنچه در حال رخ دادن است این است که AI Overviewها نقش «گردآورنده‌ی محتوا» را ایفا می‌کنند—منابعی را انتخاب و ارجاع می‌دهند.
این یعنی محتوای شما باید واضح، معتبر، و ساختارمند باشد تا هم انسان‌ها و هم هوش مصنوعی بتوانند به‌راحتی آن را درک و استفاده کنند.
اصول محتوای مرتبط—کیفیت، وضوح، بهینه‌سازی فنی—بیش از هر زمان دیگری حیاتی شده‌اند.

پلتفرم‌هایی مانند ChatGPT و Perplexity برای پایه‌گذاری اطلاعات واقعی به موتورهای جستجوی سنتی متکی هستند، بنابراین این اکوسیستم یکپارچه در حال تبدیل شدن به هنجار جدید است.
دیگر فقط رتبه گرفتن در SERPها کافی نیست؛ باید در کانال‌های مختلف قابل کشف باشید: جستجوی اجتماعی، رابط‌های هوش مصنوعی، SERPهای سنتی، و هر چیزی که در آینده می‌آید.


واقعیت جدید برای مدیران بازاریابی، سئو، و هوش مصنوعی

اما آن پایه‌های سنتی همچنان حیاتی‌اند—فقط اکنون هم برای انسان‌ها و هم برای هوش مصنوعی خدمت‌رسانی می‌کنند.
برای پرسش‌های ساده و مبتنی بر واقعیت، هوش مصنوعی می‌تواند پاسخ فوری تولید کند و نیاز به مرور نتایج متعدد را حذف کند.
اما برای هر چیزی پیچیده، محلی یا تراکنشی، لینک‌های آبی کلاسیک هنوز ظاهر می‌شوند—گاهی به‌عنوان گزینه‌ی پشتیبان، و اغلب به‌عنوان نتایج اصلی بسته به نوع پرسش.

با این حال، باید توجه داشت که AI Overview صفحه را با SERPهای کلاسیک و تبلیغات به اشتراک می‌گذارد.
با این حال، دیده‌شدن شما ممکن است به‌طور قابل

استراتژی محتوای مدیر ارشد بازاریابی و همگام‌سازی با تغییرات سریع

استراتژی محتوای شما نیازمند بازنگری کامل است.
حالت هوش مصنوعی گوگل (AI Mode) مستقیماً از محتوای موجود برای تولید خلاصه‌ها و نمای کلی استفاده می‌کند—یعنی دیگر نمی‌توان صرفاً برای سئوی سنتی بهینه‌سازی کرد.
محتوای شما باید هم‌زمان برای مخاطبان انسانی و موتورهای هوش مصنوعی قابل استفاده باشد.
هدف دیگر فقط «رتبه گرفتن» نیست؛ بلکه باید برای انتخاب شدن در خلاصه‌های تولیدشده توسط هوش مصنوعی نیز بهینه‌سازی شود.

مدیران بازاریابی باید خود را برای سرعت تغییرات آماده کنند.
AI Mode گوگل با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت است—ویژگی‌ها، نحوه‌ی نمایش رابط کاربری، و منطق ارجاع‌دهی به‌طور مداوم در حال تغییرند.
سرمایه‌گذاری در ابزارها و تیم‌هایی که بینش لحظه‌ای درباره‌ی دیده‌شدن در SERP و AI Mode ارائه می‌دهند، ضروری است.


چگونه عامل‌های هوش مصنوعی (Agentic AI Crawlers & Bots) قیف جستجو را تغییر می‌دهند؟ این تغییرات چه تأثیری بر نقش‌های مدیر ارشد بازاریابی و تیم سئو دارد؟

ما شاهد یک تغییر اساسی در نحوه‌ی کشف و ارائه‌ی محتوا هستیم، زیرا نسل جدیدی از عامل‌های هوش مصنوعی با وب‌سایت‌ها تعامل برقرار می‌کنند و اطلاعات را در مکالمات لحظه‌ای استخراج می‌کنند.
این عامل‌ها اکنون به‌جای کاربران در وب می‌گردند. برخلاف خزنده‌های کلاسیک، هدف آن‌ها صرفاً ایندکس کردن صفحات برای استفاده‌ی بعدی نیست—بلکه تعامل لحظه‌ای است.
اگر صفحه‌ای از سایت شما از کار افتاده باشد یا نتواند منظور محتوای شما را منتقل کند، آن لحظه را از دست می‌دهید.


ظهور تعامل عامل‌های هوش مصنوعی با وب‌سایت‌ها

این عامل‌ها مانند دستیارهای دیجیتال عمل می‌کنند—تحقیق می‌کنند، مقایسه می‌کنند، پیشنهاد می‌دهند.
اگر صفحه‌ی شما کند باشد یا محتوای آن واضح نباشد، بلافاصله از آن عبور می‌کنند.
آن‌ها مشتریان آینده‌ی شما هستند—مراجعان بالقوه‌ای که از طریق هوش مصنوعی وارد می‌شوند.
در ماه گذشته، تعداد بازدیدهای خزنده‌ی جدید ChatGPT از وب‌سایت‌های مشتریان دو برابر شده است.
اکنون ۳۳٪ از تمام جستجوهای ارگانیک توسط این عامل‌ها انجام می‌شود. رشد آن‌ها چشمگیر است.


لایه‌ی پیش‌پردازش عامل‌های هوش مصنوعی

این عامل‌ها یک لایه‌ی پیش‌پردازش ایجاد می‌کنند که بر تمام تعاملات بعدی با مشتری تأثیر می‌گذارد.
برخلاف خزنده‌های سنتی که صرفاً محتوا را ایندکس می‌کردند، این سیستم‌ها در لحظه در وب‌سایت‌ها حرکت می‌کنند، فرم‌ها را ارسال می‌کنند، گزینه‌ها را مقایسه می‌کنند، و به‌جای کاربر پیشنهاد می‌دهند.
هر بازدید نمایانگر جستجوی هوش مصنوعی به‌جای مشتری شماست—در جستجوی محتوایی که بتواند توضیح دهد، توصیه کند، و در مکالمه به مشتری کمک کند.


تأثیر این روند بر تحول سفر مشتری

مرحله‌ی آگاهی از کشف توسط کاربر به «پیش‌آگاهی» الگوریتمی تبدیل شده است، جایی که عامل‌های هوش مصنوعی به‌طور فعال گزینه‌هایی را بر اساس زمینه، ترجیحات، و الگوهای رفتاری پیشنهاد می‌دهند—اغلب پیش از آنکه کاربر متوجه نیاز خود شود.

رفتار خریدار مدرن دیگر از یک مسیر خطی پیروی نمی‌کند.
مشتریان بین مراحل قیف به‌طور غیرقابل پیش‌بینی جابه‌جا می‌شوند—گاهی مستقیماً از آگاهی اولیه به خرید می‌رسند، یا دوباره به مرحله‌ی کشف برای محصولات مرتبط بازمی‌گردند.

  • کاربران جستجوی هوش مصنوعی: در مرحله‌ی تحقیق و اکتشاف وارد قیف می‌شوند، سوال می‌پرسند و اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند تا تصمیم‌گیری کنند. آن‌ها هنوز آماده‌ی خرید نیستند.
  • کاربران جستجوی ارگانیک: قصد خرید واضح‌تری دارند، اغلب به‌دنبال محصولات، خدمات یا راه‌حل‌های خاص هستند. آن‌ها می‌دانند چه می‌خواهند و به مرحله‌ی تبدیل نزدیک‌ترند.

پویایی سفر: بسیاری از کاربران با تحقیق مبتنی بر هوش مصنوعی شروع می‌کنند، اما در نهایت از طریق جستجوی ارگانیک یا کانال‌های مستقیم تبدیل می‌شوند—بنابراین جستجوی هوش مصنوعی برای کشف در ابتدای قیف ارزشمند است، حتی اگر مستقیماً منجر به تبدیل نشود.


واقعیت کانال تحقیق در برابر کانال تبدیل

از آنجا که جستجوی هوش مصنوعی به‌عنوان کانال تحقیق عمل می‌کند، نه کانال تبدیل، این موضوع تأیید می‌کند که سیستم‌های هوش مصنوعی مراحل آگاهی و بررسی را مدیریت می‌کنند، در حالی که تبدیل هنوز نیازمند نقاط تماس سنتی است.

ما دریافتیم که ۳۴٪ از ارجاع‌های هوش مصنوعی از منابع تحت تأثیر روابط عمومی (PR) و ۱۰٪ از پلتفرم‌های اجتماعی می‌آیند—که نشان می‌دهد مفاهیم سنتی سئو مانند E-E-A-T (تجربه، تخصص، اعتبار، قابل اعتماد بودن) همچنان حیاتی‌اند، اما اکنون باید در مقیاس ماشینی و در چندین پلتفرم عمل کنند.


الزامات فوری برای تحول مدیران بازاریابی

تقویت زیرساخت‌ها: شرکت‌ها باید به‌سرعت اصول پایه‌ای سئو را ارتقا دهند—داده‌های ساخت‌یافته، اعتبار محتوا، و کیفیت فنی—که تعیین می‌کنند آیا عامل‌های هوش مصنوعی می‌توانند محتوای شما را پیدا، درک، و ارجاع دهند یا نه.
برندها باید نه‌تنها در را برای عامل‌ها باز نگه دارند، بلکه آن‌ها را بپذیرند تا در لایه‌ی پردازش هوش مصنوعی نامرئی باقی نمانند.

چارچوب‌های جدید سنجش: تیم‌های بازاریابی باید چارچوب‌های جدیدی برای سنجش طراحی کنند که فرکانس ارجاع توسط هوش مصنوعی، دیده‌شدن در پلتفرم‌های مختلف، و میزان تأثیر در پاسخ‌های هوش مصنوعی را ثبت کند—even زمانی که نسبت‌دادن ترافیک ممکن نباشد.
شاخص‌های کلیدی شامل پایش دیده‌شدن برند، تست حضور در هوش مصنوعی، تحلیل سهم ارجاع، و ردیابی تبدیل‌های غیرمستقیم هستند.


ساختار تیمی مدیران بازاریابی و مارکتینگ

تحول ساختار تیمی نشان‌دهنده‌ی یک تغییر بنیادین از سلسله‌مراتب‌های دپارتمانی به گروه‌های سیال و چندوظیفه‌ای است.

  • تیم‌های فنی به‌طور فزاینده‌ای با هوش مصنوعی تقویت می‌شوند تا مقیاس‌پذیر باشند.
  • تیم‌های محتوا از تولید صرف به سمت «گردآوری و پالایش» حرکت می‌کنند.
  • تیم‌های جدیدی برای ادغام سئو با علوم داده و یادگیری ماشین شکل می‌گیرند.

جمع‌بندی: واقعیت مدیر ارشد بازاریابی، سئو، و هوش مصنوعی

نکته‌ی کلیدی اینجاست:
در حالی که قیف خود را برای کشف توسط هوش مصنوعی بهینه‌سازی می‌کنید، فراموش نکنید که تبدیل هنوز در جستجوی ارگانیک اتفاق می‌افتد.
جستجوی هوش مصنوعی به‌عنوان مرحله‌ی تحقیق عمل می‌کند، به کاربران کمک می‌کند گزینه‌ها را کشف کنند و اطلاعات جمع‌آوری کنند.

اما وقتی آماده‌ی اقدام هستند—خرید، ثبت‌نام، یا دانلود—هنوز به نتایج سنتی جستجوی ارگانیک مراجعه می‌کنند.
آن‌ها می‌دانند که کشف توسط هوش مصنوعی به قیف ارگانیک تغذیه می‌دهد.
زیرساخت سئوی شما تبدیل به موتور تبدیل می‌شود که کشف توسط هوش مصنوعی به آن منتهی می‌شود.

هوشمندترین مدیران بازاریابی و بازاریاب‌ها بین هوش مصنوعی و جستجوی ارگانیک انتخاب نمی‌کنند—بلکه از استراتژی‌های اثبات‌شده‌ی سئو به‌عنوان پایه استفاده می‌کنند و هم‌زمان برای کشف توسط هوش مصنوعی تطبیق می‌یابند.

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *